من همينطوري تلاش ميکنم که تلاش کرده باشم
وگرنه مشخصه که در نهايت چيزي عوض نميشه.
-----------
کي از تأسف هايي که هميشه تو زندگيم ميخورم اينه که ما بايد 12 سال جدا از هم درس ميخونديم
ولي مدرسهي موشها مختلط بود !!
------------
وقتي بويِ سوختگيِ مناطقِ تحتانيِ بعضيا رو حس مي کني،
بايد بدوني که داري راهت رو درست ميري.
--------------
عکس العمل مردم بعد از تاخير مترو:
ژاپن 10ثانيه تاخير: شکايت از واحد حمل و نقل
ايتاليا 1 دقيقه تاخير: مسئولين بي کفايت
فرانسه 3 دقيقه تاخير: تعجب :o
ايران بعد 20 دقيقه: ايول يه قطار اومد
----------------------
طبق آخرين تحقيقات
مشخص شده که مردان خوب، مرداني هستند ...
که هنوز گند کارشون در نيامده و لـــــــو نرفته اند !!
------------------
"دهن منو وا نکن "چيست ؟
تهديدي تو خالي که معمولا با جمله "وا کن ببينم چه گهي ميخواي بخوري" خاتمه مي يابد :)))
------------
-----------------------
يکي با قايقش وسط دريا بوده، غضنفر رو در حال غرق شدن ميبينه بهش نزديک ميشه،مي پرسه: داري غرق ميشي؟
غضنفر بزور سرشو از آب درميآره ميگه: آره، چطور مگه؟
--------------
بچه: چرا عروس لباس سفيد ميپوشه؟
مامان: چون بـهـتـرين خاطره زندگيشـه
بچه: چـرا دامـاد مــشـکـي مـيـپـوشـه؟
مامان: خـــفه شـــو
-----------
گاهي اوقات اونقد غرق آرزوهات ميشي که فراموش ميکني
.
يکي بيرون دستشويي منتظره
-----------
باز کجا ؟؟؟؟؟؟؟
.
سوالي که حتي اگه 2 سال هم خونه باشي و يهو بخواي از خونه خارج بشي حتما از بابا مامانت مي شنوي
----------------
ﻣﻦ ﺗﺎ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﻪ !
ﺗﺎﺯﻩ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﺳﻤﺶ ﺑﺘﻤﺮﮒ ﺑﻮﺩ !
--------------------
یکی از دوستان تعریف میکرد:
چند سال پيش كه ميخواستم گواهي نامه بگيرم،
كله صبح پاشدم برم كه امتحان توشهری بدم.
افسره اسمای گروه مارو که خوند ، به من گفت:
شما بشين پشت فرمون!
منم نشستم ديدم در جلو هم باز شد یارو نشست.
منم راه افتادم يه پنج دقیقه ای که گذشت گفتم:
جناب! حالا چیكار كنم؟!
يارو برگشت گفت: جناب كيه؟؟ منم اومدم امتحان بدم ..!
آدماي عقب ماشين :|
من :|
هيچی ديگه! افسره رو جا گذاشته بودیم :|
------------
اینا که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون میخندن....
آدمایی ان که با خاطره هاشون زنده ان
دیوونه نیستن فقط یکم خسته ان.
----------------------
ميگم وقتي به زوج هاي عاشق ميگن مرغ عشق
لابد به زوج هاي مشکل دار هم ميگن انگري بردز ! :|
-=--------------------
امروز صبح رادیو میگفت :
دوستانِ همراه ، اینجا ایرانه و همه اینجا شادند... !!!
نتیجه گرفتم : الان من خارجم...
----------------
شانس اگه شانس ماست، دنیا روز 21 دسامبر تموم میشه و یهو یه صدایی شبیه اون صدای تو بازی مورتال کمبات بود، از آسمون میاد و میگه
Round Two !!
--------------
به قرعان داستان زندگي نسل ما رو بنويسن، 1400 سال ديگه 3 ماه واسمون زنجير مي زنن!
-----------------------------------------
مطالب قبلی
خسرو شکیبایی : پسر تو چند سالته ؟
مهرداد صدیقیان : پارسال ۱۶ سالم بود بچه بودم ،
۲ روز بعد بابام مرد بازم ۱۶ سالم بود
اما دیگه بچه نبودم!
اتوبوس شب
کیومرث پوراحمد
-----------------------------------------
(برای دیدن بقیه ی دیالوگ های ماندگار به قسمت موضوعات بروید)
مطالب دیگر
یه حســی بهم میگه 21 دسامبر زیر سرِ این احمقه :| عکس
----------------------------------------
مطالب دیگر
جمعهء ساکت
جمعهء متروک
جمعهء چون کوچه هاي کهنه، غم انگيز
جمعهء انديشه هاي تنبل بيمار
جمعهء خميازه هاي موذي کشدار
جمعهء بي انتظار
جمعهء تسليم
خانهء خالي
خانهء دلگير
خانهء در بسته بر هجوم جواني
خانهء تاريکي و تصور خورشيد
خانهء تنهائي و تفال و ترديد
خانهء پرده، کتاب، گنجه، تصاوير
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگي من چو جويبار غريبي
در دل اين جمعه هاي ساکت متروک
در دل اين خانه هاي خالي دلگير
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت
------------------------------------------
مطالب قبلی
------------------------------------------
مطالب قبلی
------------------------------------------
مطالب قبلی
-------------------------------------------
مطالب قبلی
مرگ توپاک :
توپاک پس از تماشای یک مسابقه بوکس بین مایک تایسون و بروک سلدون با شلیک چند گلوله از یک کادیلاک در لاس وگاس در نوادا، در ۷ سپتامبر ۱۹۹۶ به زخمی شد و پس از ۶ روز در بیمارستان دانشگاه نوادا در ساعت ۴ و ۳ دقیقهٔ صبح در ۱۳ سپاتامبر وقتی که تنها ۲۵ سال داشت درگذشت.
میگویند کسانی که به او گلوله شلیک کردند از آدمهای ایست کُست (مخصوصاً نوتوریوس بی.آی.جی) بودند که بسیار با هم رقابت داشتند. پلیس لاس وگاس با این که هنوز رسماً این پرونده را نبستهاست، به این نتیجه رسیده که کریپس، یکی از گروههای تبهکار لوس آنجلس، او را کشته.
-------------------------------------------
مطالب قبلی
-------------------------------------------
مطالب قبلی
سزار(خوآکین فینیکس) : با چه جراتی به من پشت میکنی ؟! برده !
کلاهخودت رو بردار و اسمتُ به من بگو !
ماکسیموس(راسل کرو) : اسم من ماکسیموس دسیموس مریدوسه ! فرمانده ارتش شمال ، ژنرال لژیون فلیکس ، خدمتگزار وفادار امپراتور واقعی ، مارکوس اورلیوس . پدر فرزندی به قتل رسیده ، همسر زنی به قتل رسیده . و انتقام خود را خواهم گرفت . چه در این زندگی ، چه در زندگی بعد!
Gladiator-2000
-------------------------------------------
مطالب قبلی